شورای سلطنت؛ پایان سلطنت پهلوی به جای نجات آن/ سید جلال تهرانی که بود؟
تاریخ انتشار: ۲۳ دی ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۹۵۰۴۸۴۷
عصر ایران؛ مهرداد خدیر- امروز 23 دی ماه سالروز یکی از مناسبتها و رخدادهای مهم در جریان انقلاب ضد سلطنتی 1357 است اما چنان که شایسته است به آن پرداخته نشده در حالی که اتفاق بسیار قابل توجهی است.
آن رخداد هم این است که در 23 دی 1357 محمد رضا شاه پهلوی اعضای شورای سلطنت را تعیین میکند و این در حالی است که خود از مقام سلطنت کناره نگرفته یا امور را به ولیعهد جوان نسپرده است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
نکتۀ قابل توجه این که شاپور بختیار که عضو و نه رییس این شوراست به دنبال استمرار سلطنت نبود و در پی آن بود که به مردم بگوید اگر خواستتان رفتن شاه و برچیده شدن ساواک و آزادی زندانیان سیاسی بود محقق شد و حکومت را به آیتالله خمینی و روحانیون نسپارید اما در آن همهمه هیچ کس به صدای او گوش نداد چرا که هم در نخستوزیری و هم عضویت در شورای سلطنت منصوب شاهی بود که او راق بول نداشت!
در توجیه میگفت دکتر مصدق هم منصوب شاه بود ولی دموکراسیخواه این در حالی بود که محمدرضاشاه قبل از کودتای 28 مرداد به کلی با محمدرضاشاه بعد از کودتای 28 مرداد تفاوت داشت وبرای دفاع از خود باید به دکتر علی امینی استناد میکرد که در آغاز دهۀ 40 خورشیدی یک چند نخستوزیر شد و دست به اصلاحات زد. جالب این که پیشنهاد تشکیل شورای سلطنت را هم علی امینی به شاه داده بود.
میتوان حدس زد که شاه شورای سلطنت را تشکیل داد و سه روز بعد از ایران رفت با این تصور که مانند سال ۱۳۳۲ -که ۶ روز بعد بازگشت- با دخالت ارتش و حمایت آمریکا بازمیگردد اما در سال ۱۳۳۲ شورای سلطنت تشکیل نداد و دکتر مصدق در پی آن بود و با علامه دهخدا مطرح کرد و اگرچه این شورا در واقع هیچگاه تشکیل نشد اما چوب آن را یکی از برجستهترین شخصیتهای فرهنگی تاریخ ایران خورد تا جایی که در لغت نامه در مقابل واژه «بخور و نمیر» شرح خود را در مقام وصف آورده است!
از سلطنتطلبانی که انقلاب ضد سلطنتی ۵۷ را شورش می خوانند میتوان پرسید اگر «انقلاب» نبود شاه صدای کدام انقلاب را شنید که در پیام ۱۴ آبان بارها از آن گفت؟ اگر هیچ فسادی نبود چرا تعهد داد دیگر تکرار نخواهد شد؟ دکتر هوشنگ نهاوندی رییس دفتر فرح و وزیر علوم آن دوران به صراحت گفته است به استناد آن پیام شاه قابل عزل و حتی محاکمه شده بود.
باری، اگر قصد شاه فقط استراحت بود چرا شورای سلطنت تشکیل داد؟ مگر قبلا برای استراحت نمی رفت؟ مگر ولیعهد به سن قانونی نرسیده و در ۹ آبان ۱۸ سال او کامل نشده بود؟ این که هم شاه هم ملکه و هم ولیعهد در خارج از کشور باشند به چه معنی بود؟
کی ناصرالدین شاه ولیعهد را همراه خود به فرنگ میبرد؟ حتی اکنون هم معاون اول همراه رییس جمهوری به سفرهای داخلی و خارجی نمی رود. چون در غیاب رییسجمهوری اداره امور با معاون اول است.
نه تنها خروج شاه و ملکه با هم در حالی که ولیعهد هم در ایران نبود بلکه همین تشکیل شورای سلطنت به این معنی بود که شاه از سلطنت کناره گرفته اما شهامت اعلام آن را ندارد یا دلش نمیآید و تحت فشار داخلی و خارجی ناچار شده یا امید دارد منتقدان را بفریبد و فضلالله زاهدییی ییدا شود و کودتا کند و او بازگردد در حالی که ارتشبد عباس قرهباغی رییس ستاد بزرگ ارتشاران اینکاره نبود.
رفت اما فرماندهی کل نیروهای مسلح را بلاتکلیف گذاشت.حسب ظاهر باید از تیمسار قرهباغی تبعیت میکردند اما وقتی داشت میرفت تکلیف ارتش را به صراحت مشخص نکرد و نگفت در غیاب من فرماندهی ارتش با قرهباغی است یا با رییس شورای سلطنت یا با نخست وزیر و با این وصف انتظار داشت ارتش کودتا کند. ارتشی که به نهاد بدیل نشده بود ویاد گرفته بود فقط اطاعت کند و حالا نمیدانست از کی باید اطاعت کند؟ از بختیار نخست وزیر یا از سید جلال تهرانی رییس شورای سلطنت یا از ارتشبد قرهباغی یا حتی از ژنرال هایزر آمریکایی؟
ترکیب اعضای شورای سلطنت هم بسیار قابل توجه است و هر یک در دوره ای منزوی یا منتقد خاموش بودهاند و کمتر به بدنامی از جنس امثال نصیری و اشرف و اویسی شهرت داشتند:
۱. شاپور بختیار نخستوزیر که قبل از آن به عنوان عضو ارشد جبهه ملی منتقد شاه و از امضاکنندگان نامه سرگشاده یا سرگشوده خرداد ۱۳۵۶ بود.
۲. محمد سجادی رییس مجلس سنا
۳. جواد سعید رییس مجلس شورای ملی
۴. سناتور محمد علی وارسته با سابقه عضویت در هیات خلع ید در دوران دکتر مصدق
۵. عبدالله انتظام مدیر عامل شرکت ملی نفت ایران
۶. عبدالحسین علیآبادی دادستان کل سابق و عضو هیات خلع ید در دوران دکتر مصدق
۷. ارتشبد عباس قرهباغی رییس ستاد بزرگ ارتشتاران
۸. سید جلال الدین تهرانی با سابقه یک دوره نیابت تولیت آستان قدس رضوی ( در آن زمان ۷۲ ساله)
۹. علیقلی اردلان وزیر دربار
اعضای این شورا در نخستین جلسه سید جلال الدین تهرانی (و در واقع طهرانی) را که سنوسالدارتر و دارای رابطه بهتر با نیروهای مذهبی بود به ریاست شورای سلطنت برگزیدند و نیابت را هم به سناتور وارسته سپردند که سوءشهرت نداشت.
یکی از حاضران پلکان هواپیما سید جلال تهرانی رییس شورای سلطنت است که برای دل گرمی به شاه میگوید: اعلیحضرت نگران نباشند، استراحت کنند، درست میشود. شاه با نگرانی می گوید:سید! پس ماموریت یا رسالت من چه می شود؟! (معلوم می شود راستیراستی باور داشته ماموریت آسمانی یا فرازمینی به او سپرده شده) و سید جلال در پاسخ میگوید: آخرین فرستاده جد من بود. بعد از او رسالتی در کار نیست و شاه بیپاسخ از پلکان هواپیما بالا میرود.
۲۳ دی شورای سلطنت تشکیل شد. ۲۶ دی شاه رفت و ۲۸ دی رییس شورا برای مذاکره با آیتالله خمینی رهسپار پاریس شد.
از سلطنت طلبان براندازی که روشن فکران و امثال دکتر سنجابی و داریوش فروهر را سرزنش میکنند چرا به دیدار رهبر انقلاب میرفتند و با او پیمان می بستند می توان پرسید رییس شورای سلطنت چرا رفت؟!
نه تنها رفت که مجذوب امام خمینی شد و به هر دو شرط امام تن داد و نه تنها از ریاست شورای سلطنت استعفا کرد که آن را غیر قانونی هم دانست و بر پایان سلطنت مهر تایید زد.
دقت کنید! محمد رضا شاه پهلوی با شورش برکنار نشد. غیر قانونی بودن سلطنت او را رییس شورای سلطنت و نخست وزیر او اعلام کردند! رییس شورایی که رییسان دو مجلس هم عضو آن بودند.
جالب این که سید جلال دوبار استعفا کرد. یک بار تنها از عضویت و طبعا ریاست و متن نامه را با دستخط خود و بدون آن که روی کلمات نقطه بگذارد منتشر کرد و مقبول رهبر انقلاب نیفتاد. تضویر نامه در کتاب خاطرات دکتر ابراهیم یزدی منتشر شده است. نوبت دوم اما شورای سلطنت را غیر قانونی اعلام کرد و موفق به دیدار با امام شد در حالی که به یک شهروند عادی بدل شده بود!
از موضع شورای سلطنت در غیاب او در تهران خبری دقیق در دست نیست ولی میدانیم اگر از نگاه رییس مجلس شورا و سنا اقدام او محکوم بود و اعلام می کردند در زمره اتهامات دکتر جواد سعید رییس مجلس شورای اسلامی که اعدام شد این را هم شیخ صادق خلخالی میآورد. اگر شاه هنوز شاه بود و با شورش ۲۲ بهمن ۵۷ سرنگون شد چرا شورای سلطنت تشکیل داد؟ اگر شورای سلطنت قانونی بود چرا رییس آن استعفا و ان را غیر قانونی اعلام کرد؟
اینها سوالاتی است که براندازان سلطنت طلب پاسخی ندارند یا به آن نمی پردازند؟ مثل همان پرسش که اگر شورش بود در پیام آبان صدای کدام انقلاب را شنید؟
مهم تر از اینها موضع بختیار است. چون می دانیم ارادتی به شاه نداشت و آمده بود از این فرصت استفاده کند و دنبال برگرداندن شاه هم نبود و تمام تلاش او این بود که بازگشت امام را به تاخیر اندازد و خود به یاری ارتش کنترل اوضاع را در دست گیرد. چگونه می توان هم حامی شاه بود و هم دکتر بختیار؟
توجه به متن استعفانامه سید جلال تهرانی تنها یک هفته بعد از تشکیل هم به روشن شدن موضوع کمک می کند:
در اولی چنین نوشت:
«یکشنبه اول بهمن ماه ماقصد ۱۳۵۷ هجری شمسی
مطابق با ۲۲ شهر صفرالمظفر ۱۳۹۹ هجری قمری
قبول ریاست شورای سلطنت ایران از طرف اینجانب فقط برای حفظ مصالح مملکت و امکان تامین آرامش احتمالی آن بود. ولی شورای سلطنت به سبب مسافرت اینجانب به پاریس که برای نیل به هدف اصلی بود تشکیل نگردید.
در این فاصله اوضاع داخلی ایران سریعاً تغییر یافت. به طوری که برای احترام به افکار عمومی مصلحت در آن بود که کنارهگیری کنم و کنارهگیری کردم. از خداوند و اجداد طاهرین و ارواح مقدسه اولیای اسلام مسئلت دارم که مملکت و ملت مسلمان ایران را در ظل عنایات حضرت امام عصر عجلالله تعالی فرجه از هرگونه گزندی مصون داشته و استقلال وطن عزیز ما را محفوظ فرمایند. محمدالحسینی سید جلالالدین تهرانی».
و در دومی با افزودن چند جمله:
«قبول ریاست شورای سلطنت ایران از طرف اینجانب فقط برای حفظ مصالح مملکت و امکان تامین آرامش احتمالی آن بود. ولی شورای سلطنت به سبب مسافرت اینجانب به پاریس که برای نیل به هدف اصلی بود تشکیل نگردید. در این فاصله اوضاع داخلی ایران سریعا تغییر یافت به طوری که برای احترام به افکار عمومی با توجه به فتوای حضرت آیتالله العظمی خمینی دامت برکاته مبنی بر غیرقانونی بودن آن شورا، آن را غیرقانونی دانسته کنارهگیری کردم. از خداوند و اجداد طاهرین و ارواح مقدسه اولیای اسلام مسئلت دارم که مملکت و ملت مسلمان ایران را در ظل عنایات حضرت امام عصر عجلالله تعالی فرجه از هر گزندی مصون داشته و استقلال وطن عزیز ما را محفوظ فرمایند. محمدالحسینی سید جلالالدین تهرانی».
کانال عصر ایران در تلگرام بیشتر بخوانید: «شاه رفت»؛ ماندگارترین تیتر تاریخ مطبوعات ایران
منبع: عصر ایران
کلیدواژه: شورای سلطنت ابراهیم یزدی شاه شاپور بختیار
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.asriran.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «عصر ایران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۹۵۰۴۸۴۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
شرط حماس برای خلع سلاح : تشکیل کشور فلسطین در مرزهای 67 و پایان اشغال
یک مقام ارشد سیاسی حماس به آسوشیتدپرس گفت که این گروه سیاسی نظامی حاضر است با یک آتشبس پنج ساله یا بیشتر با اسرائیل موافقت کند؛ در صورت ایجاد یک کشور مستقل فلسطینی، سلاحهای خود را روی زمین گذاشته و به یک حزب سیاسی تبدیل خواهد شد.
به گزارش صدای ایران ، خلیل الحیه در مصاحبهای که روز چهارشنبه با این خبرگزاری در استانبول انجام داده همچنین تاکید کرد که حماس آمادگی دارد به سازمان آزادیبخش فلسطین بپیوندد تا یک دولت واحد برای غزه و کرانه باختری تشکیل شود.
به نوشته یورونیوز، این گروه فلسطینی قبلا همواره تاکید کرده که مبارزه خود را تا زمان نابودی اسرائيل ادامه خواهد داد.
الحیه که از مقامهای بلندپایه حماس به شمار میرود که در مذاکرات برای آتش بس و تبادل گروگانها حضور داشته در این مدت گاهی لحن تند و مخالف و گاهی هم بیان آشتیجویانهای داشته است.
او در بخش دیگری از این مصاحبه تاکید کرد که «حماس آمادگی دارد حدود کشور فلسطینی را بر اساس قطعنامههای بینالمللی که تاکید دارد باید در امتداد مرزهای پیش از جنگ ۱۹۶۷ تشکیل شود، بپذیرد.»
وی در خصوص اینکه اگر چنین اتفاقی بیفتد چه سرنوشتی در انتظار حماس خواهد بود گفت: «آنوقت شاخه نظامی ما منحل میشود. تجربیات افرادی که با اشغالگران جنگیدند چه شده است؟ وقتی به استقلال رسیدند و حقوق خود را کسب کردند به احزاب سیاسی تبدیل شدند و نیروهای مبارز هم به ارتش ملی پیوستهاند.»
طی سالها، حماس گاهی موضع عمومی خود را نسبت به احتمال تشکیل کشور فلسطینی در کنار اسرائیل تعدیل کرده است. اما برنامه سیاسی آن هنوز رسما بر شکل گیری کامل فلسطین از از رودخانه تا دریا (من النهر الی البحر) است؛ منطقهای از رود اردن تا دریای مدیترانه که شامل اسرائيل نیز می شود.
الحیه نگفت که آیا استقبال آشکار او از راه حل دو کشوری به منزله پایان دادن به درگیری فلسطین با اسرائیل است یا گامی موقت به سوی هدف اعلام شده این گروه برای نابودی اسرائیل.
تشکیلات خودگردان فلسطین امیدوار است که یک کشور مستقل در کرانه باختری، شهر قدس شرقی و غزه ایجاد کند، مناطقی که اسرائیل در جنگ ۱۹۶۷ در خاورمیانه تصرف کرد. در حالی که جامعه بین المللی به شدت از چنین راه حل دو کشوری حمایت میکند، دولت تندرو بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر اسرائیل، آن را رد می کند.
اسرائیل میگوید که از زمان آغاز جنگ، اکثر گردانهای اولیه حماس را منهدم کرده است، اما چهار گردان باقیمانده در رفح مخفی شدهاند. اسرائیل استدلال میکند که حمله به رفح برای پیروزی بر حماس ضروری است.
الحیه اما میگوید که چنین حملهای نمیتواند به نابودی حماس بینجامد. او گفت که تماسها بین رهبری سیاسی خارج و رهبری نظامی در غزه بدون وقفه در جریان است و تماسها، تصمیمگیریها و جهتگیریها با مشورت بین دو گروه انجام میشود.
جنگ غزه نزدیک به هفت ماه طول کشیده و مذاکرات آتش بس متوقف شده است. جنگ با حمله مرگبار ۷ اکتبر به جنوب اسرائیل آغاز شد که در آن گروه حماس حدود ۱۲۰۰ را کشتند. در مقابل اسرائيل عملیات نظامی گستردهای را در سراسر نوار غزه آغاز کرد، حملاتی که تاکنون جان بیش از ۳۴ هزار فلسطینی را گرفته و باعث آوارگی ۸۰ درصد از جمعیت ۲ میلیون و ۳۰۰ هزار نفری این باریکه شده است.